سنجاقـ ـَک

یادداشتهای یک دهه شصتی

سنجاقـ ـَک

یادداشتهای یک دهه شصتی

63.گام اول آدم شدن

يكشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۶، ۱۲:۴۸ ق.ظ

سر سفره شام

دیالوگ سریال شبکه یک: اون روستا اینترنت نداره ...

+مامان خانم: وقتی خونه مادر ن... اینترنت تصویری داشته باشه بعد اونجا نداره؟

-آبجی کوچیکه: مامان اینترنت تصویری چیه دیگه؟ آخه اینترنت تصویری ؟!

×منظورش تماس تصویریه.

+همون تماس تصویری.

-آخه میگه اینترنت تصویری!

×خب حالا گیر نده پس فردا نوه هاتم ازت ایراد میگیرن ها!

-حالا بچه هامم نه , نوه هام!

+نه!مثل اینکه داره ادم میشه! باید براش آستین بالا بزنیم.

-کی آدم عاقل شده؟ این؟!

+نگفتم عاقل شده. گفتم داره ادم میشه.

×ماماااااان


#یاد مادرجون افتادم. ده یازده سالم بود بهم گفت زای بشو گازه جیر مقراضه مرا باور. رفتم برگشتم گفتم مادرجون زیر گاز مقراض نبود! مامان خانم خندید گفت تو اصلا میدونی مقراض چیه؟ یه ذره وایسادم گفتم نه!  مادرجون خندید گفت برو قیچی رو بیار. خدا رحمتش کنه ...


سنجاقک:

میگه مادری که اینهمه بچه داشته باشه چی برای خودش میمونه!

نگاه میکنم به دونه های بهی که کف دستش جمع کرده ...

۹۶/۰۸/۱۴
فاطمه ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">