سنجاقـ ـَک

یادداشتهای یک دهه شصتی

سنجاقـ ـَک

یادداشتهای یک دهه شصتی

17.عادت کردید کردیم کردند

جمعه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۶، ۰۶:۰۶ ب.ظ
قبل از انقلاب مهاجرت کرده بودند اروپا.
کمی از حمله عراق به ایران گذشته بود که گفت من هم میخواهم بروم ایران برای جنگیدن با دشمن.
پدر گفته بود مجبور نیستی؟!
گفته بود مجبور نیستم اما هر چه باشد ایران وطنم هست.
آمد ایران.
حاج آقای مسوول گزینش پایگاه بسیج چشمش چهار تا شده بود وقتی در جواب سوال تاهل گفته بود زن ندارم ولی دوست دختر دارم.
دل حاجی را برده بود با شوخی ها و شیطنت هایش.
قرار شد چند وقتی در پایگاه مسجد باشد تا با لیست اعزام بعدی برای آموزش فرستاده شود.
بچه های پایگاه شده بودند برادرهایش.
هر چند وقت یک بار به آدرسش سری میزدم و خاطرات به روز شده اش از آن روزها را میخواندم.
کند مینوشت.
میگفت یادآوری آن روزها برایش سخت است.
یادآوری صحنه های بمباران شیمیایی و شهادت دوستان سخت است و برای یک جانباز موجی سخت تر.
حالا هر چند هم که به قول بعضی ها به دور از جهنم ایران در بهشت اروپا زندگی کند و خوش بگذراند.
گذشت تا از آن شب نوشت.
تازه از منطقه برگشته بود.
خسته بود و بیشتر روح آزرده.
از طریق یکی از آشنایانش برای بهبود روحیه به یک مهمانی دعوت شده بود.
یک خانه بزرگ در یکی مناطق عالی تهران.
میگفت وارد ساختمان که شدم با دیدن آن بساط همه جوره جور و دختر و پسرهای مشغول با خودم گفتم آیا اینجا همان کشوری ست که درگیر جنگ است و شهرهایش بمباران میشوند و جوانهایش پرپر!


#بعد از چند عملیات به دلیل رو به وخامت رفتن حالش از ایران رفت. اگر میماند او هم عادت میکرد مثل ما و مثل آنها.
#یادآوری به واسطه یادداشت +عادت کردید...
۹۶/۰۵/۲۰
فاطمه ...

نظرات  (۸)

۲۰ مرداد ۹۶ ، ۱۸:۴۸ ماهی کوچولو
واقعا نمیدونم چی بگم برای این پست برای پست قبل هم نمیدونستم... 
پاسخ:
منم بعضی وقتا نمیدونم !
عجب!!!!!!!!!!!!!!!!! سپاس!!
پاسخ:
خواهش میکنم
ممنونم
پاسخ:
متشکرم
استفاده کردیم
رمز برای پست 16 کار خوبی بود...
پاسخ:
شاید اصلا نباید مینوشتم ...
و ما هنوز زنده ایم و نفس میکشیم
پاسخ:
عجیبه
نوشتین شاید اگر او هم می ماند عادت می کرد 
و من نفهمیدم به چی؟ به روزمرگی ها و زندگی مادی بعد جنگ؟ 
یعنی در خارج امکان عادت نیست؟ خوب پس اگر اونجا عادت نکرده اینجا هم نمی کرد ولی اون بچه اونجا بوده خیلی کار کرده برای جنگ اومده 
و اجرش با خداونده حقیقتا ما هیچی نمیفهمیم از جنگ و استرسی که به رزمنده ها وارد می کنه
سلام 
پاسخ:
سلام عزیزم
گفتم که ایشون زندگی ازاد و راحتی داشتند و دارند
منظورم عادت کردن به دیدن این تناقضات و تعجب نکردن بود
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
آها :) 
** *** ** ***** ** 
پاسخ:
فکرشم نمیکردما :)
عالی
چرا قالب جدیدت لایک نداره؟
پاسخ:
برای اینکه به زحمت بندازم شما رو بیاید نظر بدید :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">