عجب شوهری هم کردم!
دوشنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۱:۲۸ ب.ظ
تو گیر و دار ویزیت های بعد از خونریزی معده م هر بار میرفتم پیش دکترم منو به حرف میگرفت که نصیحتم کنه کمتر حرص بخورم. یه بار برگشت گفت تو چرا شوهر نمیکنی؟!
من :|
گفتم خودم کم بدبختی دارم پسر مردمم بیچاره کنم؟!
گفت تو ازدواج کن بعد اینقدر تفاوت ها و مشکلات توی زندگی رو میبینی که واسه این چیزای کوچیک دیگه حرص نمیخوری.
مجددا من :||
یعنی تو عمرم کسی اینجوری تشویق به ازدواج نکرده بود منو :)
حالا چرا این یادم اومد بعد دو سال؟
برای اینکه به این نتیجه رسیدم سخت تر از صبح شنبه شروع کردن باشگاه بدنسازی هم هست:
صبح دوشنبه جلسه دوم رفتن با عضله های گرفته 😫
#شوهر کجا بود 😉
۹۷/۰۲/۱۰